معرفی :
این سازمان کوه نوردی، در مهر ماه ۱۳۴۸ با نام «گروه کوه نوردان آرش» در تهران تاسیس شد. موسسان گروه این افراد بودند: ابراهیم نوتاش، ابراهیم بابایی عمامه، کیومرث بابازاده، غلامحسین وهاب زاده، احمد یزدانی، غلامرضا دانشور، محمد ارضی، منوچهر افشار، و انوشیروان رستم پور که پیش از این تاریخ در «سازمان کوه نوردی ابَرمرد» (تاسیس: ۱۳۳۶) فعالیت می کردند. در اساسنامه ی اولیه، نام این تشکیلات، «سازمان کوه نوردی و اسکی آرش» ذکر شده، اما نخستین نامه ی آن با نام «گروه کوه نوردان آرش» صادر شده و همین نام تا مهر ماه ۱۳۸۳ بر آن ماند. در مقدمه ی اساسنامه ی اولیه ی گروه آمده بود: «هدف از تشکیل این گروه، کوشش در راه پیشرفت و توسعه ی ورزش کوه نوردی و اسکی، و پرورش روح و جسم جوانان، و کسب افتخارات ملی در این زمینه می باشد.» در فروردین ۱۳۶۹ در پی دستور عمل های جدید سازمان تربیت بدنی درباره ی فعالیت گروه های کوه نوردی، «هیات موسس» جدید گروه شامل ابراهیم بابایی عمامه، عباس محمدی، و محمد خدادادی مترجم زاده به فدراسیون کوه نوردی جمهوری اسلامی ایران معرفی گردید. در اصلاحی که در اوایل دهه ی هفتاد در اساسنامه انجام شد، در مقدمه ی اساسنامه، به همان جمله ی اولیه که هدف های گروه را بیان می کرد، عبارت «تلاش برای حفظ محیط های کوهستانی» هم اضافه شد. در مهر ماه ۱۳۸۳ در پی تصویب مجمع عمومی، نام این تشکیلات به «باشگاه کوه نوردان آرش» تغییر یافت. گروه / باشگاه آرش از ابتدای تاسیس، پیوسته توسط هیات مدیره ای که در مجمع عمومی ها انتخاب می شود و به صورت افتخاری کار می کند، اداره شده است. گرایش چیره در این سازمان، تلاش برای اجرای صعودهای نو بوده و معمولا برنامه های عادی آن در خدمت دستیابی به یکی دو “هدف اصلی” تابستانی یا زمستانی با ویژگی های برجسته، بوده است. این باشگاه را می توان یکی از نقش آفرینان و میراث داران جامعه ی کوه نوردی ایران دانست که شماری از شخصیت ها و گرایش های مهم مرتبط با این فعالیت، در آن پرورش یافته یا عضو بوده اند. در زیر، به چند مورد که می توان آن ها را در مجموعه ی « » جای داد، و به چند شخصیت «آرشی» فعال در این زمینه ها، اشاره می شود.
سنگ نوردی :
پایه گذاران گروه کوه نوردان آرش، از آغاز به دلیل آن که تمایل بیشتری به سنگ نوردی و صعود دیواره ها داشتند و می خواستند که در فضایی به دور از محافظه کاری های بازدارنده به کارهای دشوار بر روی جبهه های کوهستانی بلند بپردازند، اقدام به تاسیس این سازمان کردند. هسته ی اولیه ی گروه، شامل کسانی بود که در چند تا از بهترین صعودهای دیواره ای اواخر دهه ی ۴۰ نقش اصلی را داشتند؛ ابراهیم بابایی ، کیومرث بابازاده، و غلامحسین وهاب زاده از نفرات اصلی تیم هایی بودند که نخستین صعود ایرانی دیواره ی علم کوه (۱۳۴۷)، نخستین صعود دیواره ی بیستون، و نخستین صعود ایرانی مسیر فرانسوی ها روی دیواره ی علم کوه (۱۳۴۸) را به انجام رساندند.
پس از تاسیس، گشایش مسیر دیگری بر دیواره ی بیستون (آبان ۱۳۴۸)، نخستین صعود دیواره ی ماکو (۱۳۴۸)، گشایش مسیر روی دیواره ی تزرجان (۱۳۵۰)، گشایش مسیر روی دیواره ی غربی علم کوه (۱۳۵۲)، صعود دیواره های گراند شارموز و گراند کاپوسین در آلپ ها (۱۳۵۲)، گشایش مسیر ایرانی روی دیواره ی شمالی علم کوه (هم زمان با یک گروه ایرانی دیگر که برای گشودن مسیری دیگر کار می کرد) (۱۳۶۳-۱۳۶۱)، گشایش مسیر روی دیواره ی آب اسک (۱۳۶۸)، گشایش مسیر روی دیواره ی گنج امین در منطقه ی تفتان (۱۳۶۹)، صعود تکی یک نفر از اعضا از مسیر فرانسوی ها روی دیواره ی علم کوه (۱۳۶۹)، گشایش یک نیم مسیر روی دیواره ی علم کوه (۱۳۷۰)، مشارکت در برنامه ی ملی گشایش مسیر روی دیواره ی دمیر کازیک ترکیه (۱۳۷۴)، گشایش مسیر روی دیواره ی علم کوه (۱۳۷۵)، گشایش مسیر روی دیواره ی اخلمد (۱۳۸۰)، مشارکت در گشایش مسیر روی دیواره ی علم کوه (مسیر انجمن) (۱۳۷۹)، گشایش مسیر روی دیواره ی یافته (۱۳۸۱)، گشایش مسیر روی بیستون (۱۳۸۴، تکمیل: ۱۳۸۷)، گشایش مسیر روی دیواره ی غربی علم کوه (۱۳۸۷)، حضور بسیار موثر در “جشنواره ی بین المللی بیستون” و گشایش مسیر روی این دیواره (۱۳۸۹)، گشایش چند مسیر روی دیواره ها ی پل خواب، خاتون بارگاه ، سنگسر سُل و … از کارهای مهم تر و بلند تر سنگ نوردی است که به دست آرشیان انجام یافته است.
در میان کسانی که در آرش درگیر صعودهای دیواره ای بوده اند ، چهره هایی مانند ابراهیم بابایی و حسین هیزم کار را می توان از سرمایه ها و چهره های ماندگار کوه نوردی ایران دانست. در میان جوان ترها هم می توان از مجید قاسمی و حسن گرامی نام برد که کارهای دیواره ای زیادی انجام داده اند.
کوهنوردی :
پیمایش کوه ها و دست یابی به قله ها بدون تاکید ویژه بر فصل یا مسیر دشوار، همگانی ترین شاخه ی «ورزش ِ کوه» است. در آرش هم پر شمارترین برنامه ها، همین گونه کارها بوده و هر هفته معمولا چند برنامه ی صعود به قله های دور و نزدیک اجرا می شود. برنامه های یک روزه و گاه دو روزه ی آخر هفته، آن سنگ بناهای اصلی هستند که پیکربندی آرش را شکل داده و از دل آن، دیگر شاخه ها و گرایش های تخصصی پدید آمده اند. در عین حال، به جز برنامه های یک روزه که بیشتر در کوه های البرز مرکزی اجرا می شود، به طور معمول در هر فصل یک یا دو برنامه ی چند روزه در دیگر منطقه های کوهستانی مانند علم کوه، دماوند، سبلان، زردکوه، دنا، اشترانکوه، تفتان، کوه های کرمان، کردستان و… برگزار می شود. در این شاخه، «شاخک» های فرعی یا تخصصی هم وجود دارد که در آرش، علاقمندان ویژه ی خود را داشته است. برای مثال، یکسره نوردی (پیمایش ستیغ ها – خط الراس ها-) که چند نمونه ی برجسته ی آن – به جز آن هایی که در فهرست صعودهای زمستانی خواهد آمد- چنین بوده اند: ستیغ اشترانکوه از سن بران تا کول جنو (تیر ماه ۱۳۶۹)، دماوند تا علم کوه (تیر و مرداد ۷۰)، ستیغ زرد کوه از گردنه ی چری تا هفت تنان ( مرداد۱۳۷۱)، یکسره نوردی با عنوان «از رودبار تا رودبارک » که شامل پیمایش کوه ها و صعود قله های رشته ی البرز در حد فاصل رودبار گیلان تا رودبارک کلاردشت می شد (مرداد ۱۳۷۱)، ستیغ بزرگ جنوب شرقی- شمالی علم کوه (خرداد ۱۳۷۲)، ستیغ کینو در لرستان (۱۳۷۷).
از کسانی که در این زمینه خوب کار کرده اند، می توان به ابراهیم بابایی، فریدون اسماعیل زاده، و محمد نوری اشاره کرد.
فریدون اسماعیل زاده گذشته از کارهای تخصصی که در کوه نوردی داشته، در کوه نوردی عمومی و منطقه شناسی هم یکی از چهره های برجسته و ماندگار کوه نوردی ایران است. کار دقیق و باحوصله ی او در ۶-۵ سال آخر عمر (از اواخر دهه ی هفتاد تا ۱۳۸۴) که تصمیم به صعود تمام قله های بالای ۳۵۰۰ متر ایران و نوشتن گزارش آن ها گرفت، بسیار با ارزش و کم مانند بوده است.
صعود های زمستانی :
مشارکت در نخستین صعود زمستانی دماوند از یال تخت فریدون (۱۳۵۳)، دومین صعودهای زمستانی خلنو (۱۳۵۸) و دماوند از یال تخت فریدون (۱۳۵۹)، نخستین صعود زمستانی دیواره ی بیستون (هم زمان با صعود یک تیم کرمانشاهی) (۱۳۶۰)، نخستین صعود زمستانی کول جنو (۱۳۶۲)، نخستین صعود زمستانی گرده ی آلمانی ها در علم کوه ( هم زمان با یک تیم دیگر) (۱۳۶۳)، نخستین صعود زمستانی دوبرار از گرده ی سیاه کمر (۱۳۶۳)، صعود زمستانی دیواره ی قله ی کیشی در جوپار (۱۳۶۵)، صعود زمستانی مسیر عقاب ها در بیستون (احتمالا برای نخستین بار) (۱۳۶۶)، نخستین صعود زمستانی قله های هفت خوان علم کوه (۱۳۶۸)، نخستین صعود زمستانی دیواره ی علم کوه (۱۳۶۹)، دومین صعود زمستانی ستیغ کلاه قاضی- قزل ارسلان (۱۳۷۱)، نخستین صعود زمستانی ستیغ خلنو- آزادکوه (۱۳۷۲)، نخستین صعود زمستانی ستیغ پسند کوه- سیاه کمان- چالون (۱۳۷۴)، نخستین صعود زمستانی ستیغ پسند کوه- نفت چاک- چالون (۱۳۷۵)، اجرای یک مجموعه برنامه ی زمستانی در حد فاصل دماوند تا علم کوه (۱۳۷۵)، ستیغ دوبرار از پیچ مَرغ تا ده هویر (۱۳۷۵)، ستیغ بزرگ شانه کوه- خرسان- منار- لشگرک- زرینه کوه، و ستیغ دو برار (۱۳۷۷)، نخسین صعود زمستانی کول جنو از تیغه ی شمال (۱۳۷۸)، مشارکت در نخستین گشایش مسیر روی دیواره ی علم کوه در زمستان (۱۳۷۹)، نخستین پیمایش زمستانی کل ستیغ دو برار (۱۳۸۱)، نخستین پیمایش کامل ستیغ سرکچال- آزادکوه (۱۳۸۵) از مهم ترین کارهای زمستانی در کارنامه ی آرش است.
در میان دست اندرکاران این برنامه ها، ابراهیم بابایی، زنده یاد فریدون اسماعیل زاده، و محمد نوری را می توان از چهره های ماندگار کوه نوردی ایران دانست.
پیمایش کوه های بلند :
تلاش برای صعود تیریچ میر (۷۷۰۶ متر) و صعود تا ۷۵۵۰ متری آن قله در سال ۱۳۵۵، گذشته از ارزش خود صعود، به این دلیل که برنامه ریزی و تامین مالی آن خارج از دستگاه دولتی کوه نوردی انجام شد، نیز در خور توجه بوده است. در سال های پس از انقلاب، به دلیل مشکلات مالی و… ، امکان صعودهای خارج از کشور تا سال ۱۳۷۴ که فدراسیون کوه نوردی از گروه های کوه نوردی برای شرکت در «برنامه های ملی» دعوت کرد، به دست نیامد. در سال ۷۴ دو تیم ملی به خارج از کشور اعزام شد که یکی برای صعود دیواره ی دمیرکازیک ترکیه بود و دیگری برای صعود قله ی ۷۴۹۵ متری کمونیسم (سامانی) در تاجیکستان. در هر دوی این تیم ها، اعضای آرش حضور داشتند. در برنامه های بعدی فدراسیون، برای صعود خان تنگری (۱۳۷۵)، گاشربروم۲ (۱۳۷۶)، راکاپوشی (۱۳۷۶، که برنامه ریزی آن را اعضای آرش انجام داده بودند)، اورست (۱۳۷۷)، چوایو و شیشاپانگما (۱۳۷۹)، ماکالو (۱۳۸۰)، لوتسه و خان تنگری و ماربل وال (۱۳۸۱)، اسپانتیک (۱۳۸۲ و ۸۳ و ۸۸)، اورست (۱۳۸۴)، لنین و خان تنگری و جیاجی خانگ و برود پیک و دیران پیک و گاشربروم ۲ (۱۳۸۷)، و … چند برنامه ی دیگر هم اعضای آرش حضور فعال و تاثیر گذار (تا حد مربی گری و سرپرستی) داشته اند.
همچنین، در تابستان ۱۳۸۴ در یک تلاش برای صعود برودپیک، رامین شجاعی از باشگاه آرش، به هزینه ی خودش به منطقه رفت و تا نزدیک ۸۰۰۰ متر صعود کرد. مهم ترین فعالیت آرش در کوه های بلند جهان، که نقطه عطفی در کوه نوردی ایران به شمار می آید، گشایش مسیر نو روی برودپیک بود که در تابستان ۱۳۸۸ هم زمان با چهلمین سالگرد پایه گذاری گروه (باشگاه) آرش، با سرپرستی کیومرث بابازاده، و مسوولیت فنی رامین شجاعی به انجام رسید. یک ویژگی این برنامه این بود که در حدود نود درصد هزینه ی کار را بخش خصوصی (و بیش از همه: شرکت مصفا به مدیریت همایون بختیاری) پرداخت.
رضا زارعی تودشکی، و پوریا پرچمی از چهره های برجسته ای بوده اند که در چندین برنامه ی بلند حضور داشته و به علاوه، در مقام رییس کمیته های هیمالیانوردی و کوه نوردی فدراسیون، یا سرپرست و مربی برنامه ها، نقش تعیین کننده ای در اجرای این برنامه ها داشته اند.
محمد نوری هم در ۶-۵ برنامه ی ملی اولیه ی فدراسیون (پس از انقلاب) حضور داشته و کمک های موثری، هم در کارهای تدارکاتی و هم در مستند سازی آن صعودها انجام داده است. حسن نجاریان، عضو افتخاری آرش نیز کارنامه ای پربار در هیمالیا نوردی (و چند رشته ی دیگر کوه نوردی) دارد و به حق می توان او را از چهره های ماندگار کوه نوردی ایران دانست.
در سال های اخیر، چند تیم هم از گروه، در نپال و قراقوروم برنامه های کوه پیمایی اجرا کرده اند.
یخ نوردی :
از کارهای مهم آرشیان در یخ نوردی های بلند، می توان به نخستین صعود یخچال شمالی سبلان (۱۳۵۱)، نخستین صعود یخچال سیوله و پیشانی یخی آن (۱۳۵۴)، نخستین صعود دیواره ی یخی دره ی یخار (۱۳۶۰)، نخستین (یا دومین؟) صعود یخچال حرم داغ سبلان (۱۳۶۴) اشاره کرد. از سال ۱۳۸۰ که مسابقه های یخ نوردی در ایران باب شد، اعضای آرش در بیشتر این مسابقه ها شرکت داشتند؛ در نخستین مسابقه ی رسمی کشوری (حسن در، ۱۸/۳/۸۰) مجید قاسمی رتبه ی نخست را به دست آورد. در دومین مسابقه (۱۳۸۱) مجید میرزایی راد رتبه ی سوم را به دست آورد، و در سومین مسابقه (۱۳۸۲) محمد صبوری نفر اول کشور شد. در مسابقه ی کشوری سال ۱۳۸۹ نیز محمد صبوری رتبه ی اول و امید آمحمدی از باشگاه آرش، رتبه ی سوم را به دست آوردند.
کوه نوردی بانوان :
در سال ۱۳۶۰ برای آن که فعالیت کوه نوردی خانم ها به علت محدودیت های پیش آمده تعطیل نشود، در گروه آرش «کمیته ی بانوان» پایه گذاری شد (این در حالی بود که بیشتر گروه های دیگر یا به کلی تعطیل شدند یا فعالیت خانم را منع کردند). شماری از نخستین صعودهای فنی زنان ایران را اعضای آرش به انجام رسانده اند که از آن جمله می توان به نخستین صعود زنان روی دیواره ی بیستون (۱۳۶۰)، و چند «نخستین صعود» زنانه ی دیگر روی این دیواره در سال های ۶۶ و ۶۷ ، نخستین صعود سرطنابی زنان روی دیواره ی علم کوه (۱۳۶۸)، نخستین صعود کاملا زنانه ی گرده ی آلمانی ها در علم کوه (۱۳۶۸)، نخستین صعود تکی گرده ی آلمانی ها (۱۳۶۹)، صعود مستقل زنانه روی خان تنگری و تلاش مستقل روی قله ی لنین (۱۳۸۷) اشاره کرد.
سهیلا یزد آبادی، فریده یزد آبادی، سهیلا میرزایی، و مهری جعفری از کسانی هستند که در مجموعه صعودهای زنانه ی آرش نقش برجسته داشته اند. اختر شاندیز و افسر شاندیز هم از خانم هایی هستند که گذشته از کوه نوردی های بسیار، نقش ارزنده ای در فعالیت های تشکیلاتی کوه نوردی ایران ( در کمیته ی بانوان گروه آرش، و در انجمن کوه نوردان ایران) داشته اند.
کوه نویسی :
یکی از اعضای آرش که درباره ی کوه و کوه نوردی بسیار نوشته است، عباس محمدی است. در این زمینه مشکل بتوان کسی را در ایران یافت که به اندازه ی او مقاله های پژوهشی و «تولیدی» (غیر خبری / گزارشی) داشته باشد. کار او در انتشار گاهنامه های آرش، گاهنامه ها و تارنمای انجمن کوه نوردان ایران، مقاله نویسی در فصل نامه ی کوه، کشاندن بحث های کوه نوردی و حفاظت کوهستان به مطبوعات عمومی و خبرگزاری ها، تدوین واژه نامه های کوه نوردی و غارنوردی، و راه اندازی کتابخانه در گروه آرش و انجمن کوه نوردان، بسیار برجسته است.
رضا زارعی، از دیگر آرشیانی است که گزارش نویسی، ترجمه، و مقاله نویسی های باارزش دارد. او گزارش چند صعود ملی را نوشته که از میان آن ها می توان به کتاب های اورست، کوهی فراتر از ابرها، و ماکالو هیولای سیاه ، اشاره کرد. او همچنین در وبلاگ کوه قاف خبرها و گزارش و مقاله های پرشمار و مفیدی را منتشر کرده است.
حفاظت از محیط زیست :
در آرش، از اوایل دهه ی شصت یک رگه ی طرفدار حفاظت کوهستان و کوه نوردی “مسوولانه” وجود داشته که آن را در گزارش های کوه نوردی و چند مقاله ی پراکنده ی مربوط به آن دوره می توان دید. رضا سلطانی یکی از اعضای آرش بود که از ابتدای تشکیل «انجمن حفظ محیط کوهستان» در سال ۱۳۷۲ تا ۶-۵ سال، با آن تشکیلات همکاری داشت. اما، کسی که با نوشتن صدها مقاله و گزارش، گفتگوها و برنامه های آموزشی چهره به چهره، سازمان دهی صدها برنامه ی پاک سازی و برنامه های محیط زیستی دیگر، پایه گذاری «گروه دیده بان کوهستان» در انجمن کوه نوردان ایران و رسانه ای کردن موضوع حفاظت کوهستان، در این زمینه نقشی کم مانند در ایران داشته، عباس محمدی است.
در گروه آرش، او پیشنهاد اضافه کردن عبارت «تلاش برای حفظ محیط های کوهستانی» را به هدف های ذکر شده در اساسنامه داد.
کار تشکیلاتی :
طبیعی است که وقتی چند نفر برای کوه نوردی کردن، دست به تشکیل گروه یا باشگاه می زنند، به اهمیت کار سازمانی و اثر هم افزایی فعالیت جمعی اعتقاد دارند (برخاستن بهترین کوه نوردان ایران، از دل گروه ها و باشگاه ها، موید این نکته است.) همین عقیده بوده است که جمعی از کوه نوردان جوان را در سال ۱۳۴۸ واداشت تا دست به تاسیس «گروه کوه نوردان آرش» بزنند. ابراهیم نوتاش نخستین دبیر گروه، با نقشی که در اداره ی این سازمان داشته، و همچنین با اقدام به تاسیس «اتاق کوه» دانشکده ی فنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۲ و تاسیس «سازمان کوه نوردی ستاد مشترک ارتش» در سال۱۳۴۷، و کمک بی مانند به انجمن کوه نوردان ایران در برقراری رابطه با «سازمان کوه های بلند» فرانسه (GHM)، از چهره های ماندگار کوه نوردی ایران است که در زمینه ی کار تشکیلاتی نقش آفرین بوده است.
عباس محمدی که از سال ۱۳۵۵ وارد گروه آرش شد، دیگر فرد آرشی است که گذشته از نقش پیوسته اش در اداره ی آرش، می توان او را با حضور تاثیر گذار در کمیته های گوناگون فدراسیون کوه نوردی (۷۸-۱۳۶۸ و …)، همکاری در تاسیس انجمن کوه نوردان ایران و حضور پیوسته در مدیریت این انجمن از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۹، ترویج اندیشه ی کار تشکیلاتی، ترغیب فعالیت های مردم نهاد (غیردولتی) کوه نوردی و حفاظت کوهستان، و برقرار ساختن ارتباط نهادهای مدنی کوه نوردی ایران با سازمان های خارجی (GHM, AAC, UIAA,…)، از شخصیت های شناخته شده ی تشکیلاتی در کوه نوردی ایران دانست.
طبیعت گردی :
در گروه آرش (مانند بیشتر گروه های کوه نوردی دیگر) عشق به طبیعت و ماجراجویی، سبب برنامه ریزی برای دیدن منطقه های بکر، پیاده روی در طبیعت، و اجرای برنامه های «گل گشت» بوده است. معمولا همیشه، در فهرست برنامه های فصلی آرش برنامه هایی از این دست هم بوده که به ویژه در تعطیلی هایی مانند نوروز، به شکل ایران گردی های طولانی برگزار می شده است. از میان نخستین کسانی که در ایران، کار حرفه ای طبیعت گردی را سازمان دادند، حمید فامیل روحانی و فرزانه نبی زاده را می توان نام برد که کوه نوردی و گل گشت را در گروه آرش آغاز کردند و در اوایل دهه ی هشتاد شرکت آفتاب کلوت را تاسیس کردند. این شرکت، یکی از موفق ترین شرکت های ایرانی فعال در این زمینه، و یکی از پای بند ترین آن ها به حفاظت طبیعت است.
سنگ نوردی رقابتی :
از سال ۱۳۶۹ که نخستین مسابقه ی رسمی سنگ نوردی در ایران برگزار شد تا ۱۳۷۳،عباس محمدی در فدراسیون کوه نوردی (کمیته ی رقابت ها) در سازمان دهی این رشته ی ورزشی، ترجمه ی مقررات مسابقه ها، تهیه ی متن های آموزشی و برگزاری دوره های آموزش داور و مسابقه دهنده، فعالیت داشت. او نخستین کسی بود که از ایران (و منطقه ی غرب آسیا) در «کمیته ی آسیایی مسابقه های بین المللی سنگ نوردی» حضور یافت (۲۷ و ۲۸ تیر ۱۳۷۱). نخستین دیواره ی مصنوعی ایران، در سال ۱۳۷۰ با استفاده از تکه سنگ های طبیعی روی یکی از دیوارهای ورزشگاه تکاور در جنوب شرقی تهران، با تلاش گروهی از اعضای آرش ساخته شد.
محمود ایروانی، از آرش، نخستین ایرانی است که عنوان داور بین المللی یافت، و نیز سال ها در مقام مربی تیم های ملی سنگ نوردی با فدراسیون همکاری کرد. همایون بختیاری دیگر شخصیت آرشی است که چندین سال در کمیته ی مسابقات فدراسیون کوه نوردی فعالیت کرد، عنوان داور بین المللی یافت، و به عضویت کمیته ی جهانی صعودهای ورزشی درآمد. از آرشیانی که در چند دوره ی نخست مسابقه های رسمی ایران، رتبه های کشوری به دست آوردند، می توان حمید روحانی، ناصر سرور ماسوله، حسین مقدم، و حسن نجاریان را نام برد.
جستجو و نجات در کوهستان ¬¬:
اعضای آرش، در بسیاری از حادثه های کوهستانی، کمک رسان و امدادگر داوطلب بوده اند. آنان همچنین در برگزاری دوره های تربیت امدادگر کوهستان و طرح مسایل فنی جستجو و نجات، نقش مهمی داشته اند. مجید ثابت زاده که در دره ی یوسمیتی و شهر سن دیه گوی آمریکا عضو سازمان های جستجو و نجات بوده و دانش و تجربه ی بسیاری را در این زمینه دارد، نخستین بار در سال ۱۳۷۹ از طریق اعضای آرش به جامعه ی کوه نوردی کشور معرفی شد، و گروه آرش او را به عنوان عضو افتخاری خود معرفی کرد. او با برگزاری چندین دوره ی آموزشی روزآمد، نقش در خور توجهی در ارتقای فنون جستجو و نجات در ایران داشته است. کیومرث بابازاده، سال هاست که داوطلبانه در برنامه های مختلف جستجو و نجات، و سازماندهی گروه های امداد مشارکت داشته و یکی از رکورد داران این گونه برنامه ها است. عباس محمدی نیز در دوره هایی که در هیات مدیره ی انجمن کوه نوردان ایران حضور داشته، با سازمان دهی تیم های جستجو و نجات، برگزاری دوره های آموزشی (با تدریس مجید ثابت زاده در ایران، یا مدرسان ارمنستانی در ایروان، و دیگران)، همکاری با «ستاد مدیریت بحران شهر تهران» و هیات کوه نوردی استان تهران (در سال های ۸۶ تا ۹۰)، نوشتن و گردآوری گزارش و مقاله در زمینه ی حادثه های کوهستان، گام های موثری در بهتر شدن شیوه های جستجو و نجات کشور برداشته است.
غار پیمایی :
این فعالیت در گروه آرش چندان مورد توجه نبوده، با این حال چند کار قابل اعتنا در این زمینه به دست آرشیان انجام شده است، برای مثال: نخستین پیمایش “سبکبار” غار پراو (محمد نوری و غدیر یزدانی، ۱۳۷۲) و شناسایی و پیمایش غار شاه الیاس (غدیر یزدانی و دیگران، ۱۳۷۵).
تولید کوه افزار :
؛ نخستین شرکت تولید کننده ی کتانی سنگ نوردی در ایران، «کفش بنادک» است، که موسسان آن حمید و علی (پرویز) فامیل روحانی از آرش بوده اند.
در این یادداشت، نام چند نفر برده شد و از بسیار کسان (حتی بیشتر اجرا کنندگان برنامه های برجسته) یاد نشده است.
در این پایان نوشتار، به نظر می رسد که می بایست در جایی از افرادی چون غلامرضا کبیری، حسین خوش چشم، رضا شیشه چی، بهزاد ترکاشوند، رضا محمودی، رضا میرمحمد علی طاری، شیوا فارسی، زنده یاد اسماعیل متحیر پسند که حضورشان در آرش تاثیر گذار و چشم گیر بوده، نیز یاد می شد. نیازی به گفتن نیست که همه ی اعضای باشگاه آرش: از کوچک و بزرگ، زن و مرد، کسانی که به شکل پیوسته یا گسسته با آن کار کرده اند، کسانی که از دیرباز آمده و تا امروز در آن مانده اند یا کسانی که دیرتر آمده و زودتر رفته اند، کسانی که همیشه یاری رسان باشگاه بوده یا هر از گاهی کمکی کرده اند، آنان که بسیار کوه رفته اند یا فقط تفرجی در این عرصه داشته اند، کسانی که به قله های دشوار و دوردست رفتند یا آن دیگران که در همین نزدیکی ها کوه گردی کردند، و البته آن کوه دوستان سرگشته که جان بر سر کوه و عشق گذاشتند (غلامحسین وهاب زاده، احمد یزدانی، نادر صفوی نایینی، پرویز داودی، محمود بقراطی، همایون محبوب، مهدی عزیزی، علیرضا سلیمانی) و دیگران و دیگران… همه در شکل گیری و ادامه ی کار این سازمان نقش داشته و سهیم بوده اند. نویسنده ی این یادداشت که در این جا فقط قصد ارایه ی تصویری کلی از میراث برجا مانده از یک تشکیلات کوه نوردی را داشته، مسوولیت کوتاهی احتمالی در ذکر نام دوستانی را که می بایست از ایشان یاد می شد، می پذیرد و امید دارد که با دریافت نظرات انتقادی و تکمیلی، در آینده تصویر بهتری از گروهی که بخش مهمی از شخصیت و زندگی او را شکل داده، ارایه دهد.
ای کاش، این سرزمین چنین دستخوش ساخت و ساز نبود! ای کاش، هر روز شاهد ویران سازی بناهای قدیمی و سر برآوردن سازه های نو نبودیم ، و این تخریب ها و دوباره سازی ها منشا ثروت، که بر روح و فرهنگ ما سلطان شده، نبود! نه! این اصرار بر از میان بردن خاطره ها را خوش نمی دارم … می شد که شهر و روستاهای خود را – دست کم بخشی از آن ها را- با سیماهای خاطره انگیز حفظ کرد. اگر چنین می بود، حتما می شد آن دفتر کوچک ده متر مربعی «گروه آرش» را که از مهر ماه سال ۱۳۴۸ محل کار این گروه است، در فهرستی مثلا با عنوان « آثار ورزشی – فرهنگی» ثبت کرد؟! و در این صورت ، شاید تمام آن پاساژ را – که در فرهنگ بساز و بفروشی امروز ما «کلنگی» نامیده می شود– می خریدیم و دستی به سر و رویش می کشیدیم و محکم سازی اش می کردیم و بدل اش می کردیم به یک مجموعه ی یادمانی کوه نوردی – فرهنگی … . اما، چندی نخواهد گذشت که آن بنا را درهم خواهند کوبید و گوشه ی دیگری از خاطره های جمعی ما نابود خواهد شد و به جای آن هیولایی تازه از راه رسیده سر بر می آورد که لابد جلوه گاه طبع آزمایی معماری نوآمده خواهد بود.
از آن دفتر کوچک، افرادی بزرگ با کارهایی برجسته برخاسته اند؛ آری … مفاخره می کنم ، و چه باک؟! آیا همیشه باید فروتنی (حتی ریاکارانه) نشان داد؟! نه! رو راست می گویم که از آن آشیانه ی کوچک ، اندیشه ی خود را به بالابلندی ها پرواز دادیم و تا جایی که سرنوشت ناگزیرمان در این سرزمین سخت گیرِ همیشه پر از رویدادهای توان کاه ، اجازه داده است، پیوسته در راه رسیدن به آن بالابلندی ها گام برداشته ایم. آرش، جایگاهی معتبر و بسزا در فرهنگ کوه نوردی ایران دارد و این، به بهای سخت کوشی در زمینه های گونه گونی که به پیمایش کوه ها مربوط می شود، و به خاطر ارج گذاری به کوهستان فرادست آمده است.
نویسنده: عباس محمدی